مفهوم Order Block
در چند وقت اخیر، اوردر بلاک که توسط یک معاملهگر در یوتیوب توضیح داده شده، بین معاملهگران بسیار محبوب شده است. این مفهوم، در واقع به مناطقی اشاره دارد که عرضه و تقاضا در آنها متمرکز شده، با این تفاوت که ساختاری متفاوت دارند که در ادامه این مقاله از آکادمی استاد ترید به آن خواهیم پرداخت.
این اصطلاح، نشاندهنده یک رفتار در بازار است که با پر شدن سفارشات و حرکت موسسات مالی و بانکهای بزرگ – که بازیگران اصلی بازار هستند – مشخص میشود. این موسسات، عمدتا با الگوهای خاصی در بازار حرکت میکنند و باعث ایجاد روندها و حرکات بزرگ میشوند. بنابراین، معاملهگران باید درک کنند که این نهادها چگونه در بازار معامله میکنند.
زمانی که این سفارشات شکل میگیرند و قیمت در یک بازه باریک تغییر میکند، سرمایهگذاران در حال تکمیل سفارشات خود در این مناطق هستند. معاملات این بازیگران بازار به صورت بلاک ظاهر میشوند. پس از تکمیل سفارشات و انجام این معاملات، بازار مانند یک فنر رها شده حرکت سریعی به بالا یا پایین انجام میدهد.
در این مقاله قصد داریم تا نحوه شناسایی این نواحی را باهم بررسی کنیم.
تشکیل اوردر بلاک
اوردر بلاکها یک دسته خاص از مناطق عرضه و تقاضا هستند که زمانی شکل میگیرند که مجموعهای از سفارشات به صورت بلوکی در آنها قرار میگیرد. این سفارشات ممکن است توسط بانکها یا بازیگران بزرگ دیگر در بازار ایجاد شده باشند.
بانکها معمولا در هر دوره معاملاتی، سفارشات بزرگی را انجام میدهند. اگر این سفارشات را به صورت مستقیم و با تعداد کمی معامله در بازار قرار دهند، حرکتهای قابل توجهی در قیمت ایجاد میشود. قیمتها، قبل از انجام کامل سفارش، به سرعت افزایش مییابد و در نتیجه سود کمتری به بانکها میرسد. برای جلوگیری از این اتفاق، آنها سفارشات خود را به پوزیشنهای کوچکتر و قابل کنترل تقسیم میکنند.
بیایید فرض کنیم که جی پی مورگان قصد دارد ۲۰۰ میلیون دلار از جفت ارز EURUSD را در یک قیمت مشخص خریداری کند. اگر مجموع حجم سفارشات فروش دیگر معاملهگران را بررسی کنیم، فقط ۵۰ میلیون دلار از این جفت ارز برای فروش در دسترس است. طبیعتاً، این بانک نمیتواند کل سفارش خود را به صورت یکجا انجام دهد، زیرا تعداد فروشندگان کافی وجود ندارد.
اگر آنها قصد داشته باشند کل مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار را خریداری کنند، فقط ۵۰ میلیون دلار از سفارش آنها تکمیل میشود و ۱۵۰ میلیون دلار دیگر باقی میماند که باعث افزایش قیمت میشود. اگر این بانک بخواهد کل این مبلغ را در یک معامله خرید وارد کند، مجبور است در قیمتهای بالاتری خرید انجام دهد که این موضوع سود نهایی آنها را کاهش میدهد.
به همین دلیل، آنها تصمیم میگیرند از یک اوردر استفاده کنند تا سفارش خود را به صورت کنترل شده و با نرخ موفقیت بالاتری پر کنند. با این روش، آنها میتوانند بدون نگرانی از افزایش غیرمنتظره قیمت، سفارش خود را به اتمام برسانند.
برای مثال، آنها حجم اولیه سفارش خود را ۲۰ میلیون دلار تعیین میکنند که بسیار کمتر از حجم فروش ۵۰ میلیون دلاری است که در مثال قبلی ذکر شده. این امر باعث افزایش ناگهانی قیمت و جذب توجه سایر معاملهگران نمیشود.
سپس منتظر میمانند تا تعداد فروشندگان افزایش یابد، وقتی که حجم فروش افزایش مییابد و دوباره به ۵۰ میلیون دلار میرسد، جی پی مورگان ۲۰ میلیون دلار دیگر از حجم خرید خود را وارد بازار میکند. این فرآیند را به صورت مرحلهای ادامه میدهند تا کل حجم خریدشان وارد بازار شود.
این روش سبب میشود که در یک نقطه خاص از نمودار قیمت، یک منطقه تشکیل شود که به آن منطقه اوردر بلاک یا عرضه و تقاضا میگویند.
تصویر بالا نشانهای از یک منطقه این سفارشات است. احتمالا تا به حال نمونههای زیادی از این مناطق را دیدهاید.
این سفارشات از نظر ساختاری، با مناطق عرضه و تقاضای متداول شباهتهای زیادی دارند. زمانی که قیمت از محدوده باریک اوردر بلاک خارج میشود و با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، در هنگام بازگشت به آن محدوده، رفتار مشابهی نشان میدهد و به همان جهت قبلی حرکت میکند.
یعنی اگر نمودار قیمت، پس از خروج از یک اوردر سفارشی، به سمت پایین نمودار حرکت تندی انجام دهد، در فاز اصلاح و حرکت بالاروی بعدی، پس از رسیدن به محدوده اوردر، انتظار داریم که توقف کند و یک حرکت نزولی دیگر را شروع کند. این الگوی حرکت در روند صعودی نیز مشاهده میشود.
با این وجود، زمانی که قیمت در محدوده اوردر است، ما نمیتوانیم با دقت مشخص کنیم که حرکت بعدی قیمت پس از آن به کدام جهت خواهد بود و تحلیل آن، درصد اشتباه بالایی را در بر دارد.
انواع مختلف اوردر بلاک
این سفارشات در کل به دو گروه تقسیم میشوند. اٌردر بلاکهای صعودی و نزولی، که در ادامه قصد داریم هر یک از آنها را بررسی کنیم.
اوردر بلاک صعودی:
این اٌردر بلاکها معمولا در نزدیکی حمایتها شکل میگیرند و قبل از اینکه قیمت وارد یک فاز صعودی مشخص شود، به منطقه این اوردرها بازمیگردد. این سطحی است که معاملهگران بزرگ سفارشات خرید خود را در این قیمت قرار دادهاند و قیمت پس از برخورد به آن با قدرت مناسبی به سمت بالا حرکت میکند.
برخی معاملهگران باور دارند که خود معاملهگران بزرگ پس از یک بریکاوت، قیمت را به سمت این سطوح بازمیگردانند تا نقدینگی بیشتری برای شروع حرکت صعودی وارد معامله کنند.
با این حال، در برخی دیگر از استراتژیها، توجیهی که برای این بازگشت قیمت ارائه میشود این است که این پولبک آخرین تلاش فروشندگان برای پسگرفتن سطح حمایتی است تا بتوانند در قیمتهای مناسبتری از معامله خارج شوند. به هر حال، هرچه دلیل باشد، پس از پولبک به منطقه حمایتی که اٌردر بلاک در آن قرار دارد، قیمت به سمت بالا حرکت میکند.
اوردر بلاک نزولی:
مشابه اوردرهای صعودی، قیمت پس از برخورد با اٌردر بلاک نزولی، تمایل به حرکت به سمت پایین دارد. این نوع سفارشات معمولا در نزدیکی نقاط مقاومت تشکیل میشوند و معاملهگران با حجم بالا، سفارشات فروش خود را در این سطح قرار میدهند. لازم به ذکر است که واکنش قویتر قیمت به برخورد با اوردر، اعتبار بیشتری به آن بلاک اختصاص میدهد.
نحوه پیدا کردن اوردر بلاکها
راهکار مناسب برای بهرهگیری از اٌردر بلاکها در معاملات، این است که همزمان با پیادهسازی استراتژی خود، به جستجوی این اوردرها نیز بپردازید. این مناطق به ندرت تشکیل میشوند و شما نمیتوانید به صورت یک استراتژی مستقل از آنها استفاده کنید.
برای مثال، اگر از روش تحلیلی پرایس اکشن استفاده میکنید، میتوانید با ترکیب موقعیتهای تحلیلی با پتانسیل بالا که از تحلیل پرایس اکشن بدست آوردهاید با مناطق اوردر بلاک، میزان موفقیت خود را در معاملات افزایش دهید.
ابتدا شما در چارت قیمت ساده به جستجوی این مناطق میپردازید و آنها را نشانهگذاری میکنید. سپس منتظر میمانید تا قیمت برای بار اول به منطقه مشخص شده نزدیک شود. در این مرحله، منتظر میمانید تا نمودار قیمت، تریگر مناسب ورود و سیگنال معتبری را برای شما ارائه دهد. این تریگر ورود میتواند یک الگوی کندلی، الگوی نموداری یا حتی واگراییها باشد.
پس از اینکه سیگنال مورد نظر ارائه شد و ,وارد معامله شدید، حد ضرر را با فاصلهای از سمت مقابل منطقه تعیین کنید. سپس منتظر بمانید تا نمودار قیمت حرکت خود را انجام دهد. در این میان، مدیریت معامله خود را انجام دهید.
نکته مهمی که باید در نظر داشته باشید این است که به دنبال مناطقی با تراکم بالا بگردید. به این معنی که محدوده نوسان قیمت، بسیار کوچک باشد (مشابه مناطق عرضه و تقاضا)، زیرا با فشردهتر بودن محدوده، احتمال وجود سفارشات بزرگتر در آن منطقه، افزایش مییابد.
بهترین اندیکاتور
اگر در شناسایی این اوردرها مشکلی دارید، نیازی به نگرانی نیست. وب سایت تریدینگ ویو دارای اندیکاتوری است که با استفاده از آن، میتوانید این مناطق را شناسایی کرده و بر اساس آن، معاملات خود را انجام دهید. برای استفاده از این اندیکاتور، ابتدا باید به فضای تریدینگ ویو وارد شوید.
پس از انتخاب چارت مورد نظر، روی گزینه اندیکاتور کلیک کنید تا فهرست اندیکاتورها برای شما باز شود. در قسمت جستجو، عبارت “order block finder” را وارد کنید و سپس روی اولین اندیکاتوری که نمایش داده میشود، کلیک کنید. البته، شما میتوانید از اندیکاتورهای دیگری که توسط توسعهدهندگان در این نرمافزار ارائه شده است، استفاده کنید، اما توصیه ما استفاده از اولین اندیکاتور است.
شما نیز میتوانید تنظیمات این اندیکاتور را بر اساس نیاز خود تغییر دهید. یکی از برتریهای قابل توجه این اندیکاتور این است که در تمام بازههای زمانی کارایی دارد و شما میتوانید از آن بهره ببرید. با این وجود، با توجه به اینکه سازندگان اندیکاتور در تلاش بودند تا معتبرترین اوردرها را شناسایی کنند، فرصتهای معاملاتی که با استفاده از این اندیکاتور به دست میآیند، محدود هستند.
اعتبار اوردر بلاک
برای انجام معاملات بر اساس این اوردرها، باید به موارد زیر دقت کنیم:
- اول باید مانند سطح مقاومت و یا حمایت عمل کنند.
- دوم، با افزایش تعداد بارهایی که قیمت به سطح این سفارشات پولبک میکند، اعتبار آنها کاهش مییابد. دلیل این امر این است که نقدینگی بیشتری از آن سطح جمعآوری شده است. پیشنهاد میشود که فقط یک بار از این سفارشات استفاده شود.
- سوم، اگر قیمت از سطح اوردر گذر کند، نقش حمایتی یا مقاومتی آن معکوس میشود. در این شرایط، قبل از ورود به معامله در جهت بریکاوت، بهتر است معاملهگران منتظر بازآزمایی سطح شکسته شده بمانند.
- چهارم، توصیه میشود که معاملات خود را بر اساس اوردر بلاکی انجام دهید که با روند کلی قیمت همجهت است. برای این منظور، استفاده از تحلیل چند بازه زمانی (مولتی تایم فریم) توصیه میشود. اگر روند کلی قیمت در چارت روزانه صعودی است، اما سفارشات در چارت ساعتی سیگنال کاهش را نشان میدهند، بهتر است از ورود به معامله خودداری کنید.
- پنجم، هرچه کندلهایی که پس از بریکاوت یا پس از برخورد قیمت با بلاک، بلندتر و قدرتمندتر باشند، اعتبار آنها بیشتر خواهد بود.
مزایا و معایب استفاده از اوردر بلاک
مزایا :
این سفارشات در تعیین نقاط ورود و خروج، همچنین در مشخص کردن سطوح حد ضرر و حد سود شما، کمک میکنند.
شما میتوانید با بهرهگیری از محدوده این سفارشات، معاملات خود را در همراهی با سرمایهگذاران بزرگ باز و بسته کنید و با داشتن ریسک بسیار کم، به معامله بپردازید.
استراتژیهایی که بر اساس این اوردرها ساخته شدهاند، هم در بازههای زمانی روزانه و هم چند ساعته عملکرد خوبی دارند.
برای انجام معاملات بر اساس اوردر، لازم نیست از گزارشهای COT استفاده کنید. شما میتوانید فقط با تکیه بر چارت، معاملات خود را انجام دهید.
معایب:
نقطه ضعف اصلی این روش، تشخیص دشوار این اوردرها است.
هرچند در فرایند مقاله، ما نمونههایی روشن از این اوردرها را ارائه دادیم، اما در معاملات واقعی، تشخیص یک بلاک به سادگی امکانپذیر نیست، زیرا الگوها به ندرت به صورت واضح تشکیل میشوند. این موضوع به این دلیل است که بازارها همیشه تحت تأثیر عوامل فاندامنتال تغییر میکنند و هر بازار دارای موقعیت منحصر به فرد خود است.
سخن پایانی:
این استراتژی، در صورت استفاده صحیح، یکی از روشهای مناسب برای معاملهگری است. اگر این استراتژی به درستی شناسایی شود، میتواند در بیشتر موارد سودآور باشد.
این استراتژی، در صورت استفاده صحیح، یکی از روشهای مناسب برای معاملهگری است. اگر این استراتژی به درستی شناسایی شود، میتواند در بیشتر موارد سودآور باشد.
با این وجود، با توجه به درصد موفقیت بالای این نوع تحلیل، شما میتوانید این مناطق را با استراتژی شخصی و سبک تحلیلی خودتان ترکیب کنید. در زمانهایی که نمودار قیمت به نقاط یا مناطق مشترکی میرسد، میتوانید حجم معامله خود را اندکی افزایش دهید.
اما لازم است توجه داشته باشید که فرصتهای معاملاتی بر اساس این استراتژی معمولا کمتر پیش میآیند. بنابراین، پیشنهاد میشود که این سفارشات به عنوان استراتژی اصلی شما در نظر گرفته نشوند، بلکه به عنوان یک مکمل یا استراتژی جانبی در کنار استراتژی اصلی شما استفاده شوند.